راهکارهایی برای توسعه زیر ساخت های صنعتی با رويكرد نوآوری براي جهانی شدن (مطالعه موردی: صنعت چرم)
1) دكتر ناصر فقهی فرهمند
عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، گروه مديريت صنعتي، تبريز، ايران
E-mail: farahmand@iaut.ac.ir
1) Dr. Nasser Fegh-hi Farahmand
Department of Industrial Management, College of Management, Economy and Accounting, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
E-mail:farahmand@iaut.ac.ir
2) دكتر محمد دباغي صدر
رئیس هئیت مدیره چرمسازی صدرا
دكتراي مديريت استراتژيك، تبريز، ايران
2) Dr. Mohammad Dabbaghi Sadr
DBA Strategic Management, Tabriz, Iran
Managing Director of Sadra Tannery
E-mail: mdsadr@yahoo.com
چكيده
اگر نگاهي بر سير تاريخي نظريات توسعه صنعتي داشته باشيم درمي يابيم كه جديدترين نظريات تاكيد دارند كه توسعه صنعت مبتني نوآوري با رویکرد حهانی شدن است و بدون قرار گرفتن در صف پيشروان علم و نوآوري، هيچ كشوري در پيمودن سريع مسير توسعه صنعتي موفق نخواهد بود. هدف این پژوهش تعیین مولفه های توسعه زیر ساختهای صنعت چرم و تدوین مدل مناسبی برای توسعه زیر ساختهای صنعت چرم تبریز می باشد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک می باشد و 120 پرسشنامه برای آنالیز مورد استفاده قرار گرفت. روش مطالعه پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است. ابزارگردآوری اطلاعات پژوهش اینترنت، کلیه بانک های اطلاعاتی مقالات بین المللی، مصاحبه ودر مرحله آخر پرسشنامه می باشد. نتایج حاصل از بررسی مجموعه ای از مقالات، تئوری های مرتبط ومصاحبه مولفه ها و شاخص های مربوط، مولفه ومتغیرهای تحقیق تدوین شده است.
کلمات کلیدی: راهکار، توسعه، زیر ساخت، نوآوری، جهانی شدن، صنعت، چرم
مقدمه
امروز اين اعتقاد که موتور رشد و توسعه فراگير جوامع و کشورهاي مختلف، پيشرفتهاي صنعتي و توليدي آنها و به عبارت ديگر توسعه صنعتي آنها در راستاي نوآوري با رویکرد جهانی شدن مي باشد مورد تأکيد اکثر صاحبنظران توسعه قرار دارد. تجربه ي کشورهاي توسعه يافته نشان داده است که صنعت محور توسعه بوده و به ندرت مي توان کشوري يافت که به گونه اي ديگر توسعه يافته باشد. اما امروزه توسعه صنعتي خود مرهون وجود عوامل ديگري است که ما را به آن هدايت مي کند. براي توسعه صنعت بايد از علم و تکنولوژي خود استفاده کرد به طوري که در آن نوآوري با رویکرد جهانی شدن وجود داشته باشد. عمده ترين مزاياي صنعت چرم را می توان پيشينه صنعت، منابع انساني و منابع طبيعي، دسترسي به بازار وسيع، موقعيت منحصر به فرد، هوش و استعداد برجسته تولید کنندگان چرم دانست و در مقابل عمده ترين چالشهاي صنعت چرم، رويکرد اقتصادي نامطلوب، ناهمسويي و عدم به کارگيري ظرفيتها است. يکي از بيشترين مشکلات ما در توسعه صنعت چرم در ضعف زيربناي صنعت است کمبود يا ناکارآمدي در ايجاد و اکتساب ساز و کارها و عوامل بنيادي صنعت مانند مديريت،سرمايه، فناوري، نوآوري و مهارت درنتيجه فقر محيط صنعت چرم و ضعف انگيزه دروني مناسب توسعه صنعت چرم است. براي توسعه ي صنعتي پايدار بايد با تدابير مناسب مزيت هاي رقابتي مورد نيازي چشم انداز مطلوب، خلق و يا از مزيتهاي نسبي بدست مي آيند، تلاش شود با غني سازي مزيتهاي رقابتي مزيتهاي انحصاري (استراتژيک يا مطلق) ايجاد شوند، چالش ها به دقت تحليل شده و تخفيف يافته و بالاخره حذف شوند. فرآیند ارائه راهکاری مناسب برای توسعه زیر ساخت های صنعت چرم با بيان چشم انداز مطلوب آينده صنعت، اهداف و راهبردها را تبيين و طراحي نموده و پس از برنامه ريزي آنها به مرحله ي اجرا درمي آورد. متعاقباً با پايش مستمر محيط و عوامل درون و بيرون حوزه ي صنعت در يک فرآيند نظارت و ارزيابي، ضمن اصلاح سياست ها و برنامه ها يا راهبردها، از حصول به اهداف و مقاصد بلندمدت توسعه صنعتي اطمينان يابد. صنعت چرم و پوست به گواه تاریخ سابقه ای پیش از ورود آریایی ها به ایران داشته و صنایعی که زمانی صاحب آوازه ای جهانی در زمینه تولید چرم بوده اند، در شرایط فعلی دوران رکود و از خود بیگانگی خود را تجربه می کنند. ده ها نام ماندگاربه جای مانده از صنعت چرم هر کدام حکایت مردانی است که آجر به آجر واحدهای صنعتی خود را روی هم نهادند تا پرچمی از سرافرازی و نمادی از توانمندی باشند اما این واحدها به جای آنکه توسعه روزافزون را شاهد باشند یک به یک به واحدهایی راکد و گورستان های صنعتی تبدیل می شوند(نصیریان، 1390).
عوامل موثر بر توسعه زیر ساخت های صنعت
توسعه صنعت چرم با پشتوانه ي اراده تولیدکنندگان چرم، افزایش شعور اجتماعي و باور فرهنگي بر استفاده از محصولات چرم طبیعی شناسنامه دار(حاوی مشخصات چرم مصرفی) حاصل مي گردد. اين عوامل زمينه ي ايجاد محيط مناسب توسعه صنعت را در يک دوره ي گذار فراهم مي آورند. در اين دوره گذار سخت و ناهموار، بايد رسوبات محکم ناشي از ساختار نامناسب قبلی که بصورت سنتي بر صنعت چرم حاکم بوده است، متلاشي شده و بستر براي ايجاد و رشد اقتصاد توليدي فراهم گردد بگونه اي که در پايان اين دوره تعادل و هم وزني اقتصاد توليد و اقتصاد تبادل برقرار شده و تبادل به عنوان کارگزار توليد و مصرف و نه حاکم بر آنها عمل نمايد. اصلاح فرهنگ مصرف کالا و محصولات چرم طبیعی يعني مجموعه بافت فکري و نظام باورهاي مصرف کنندگان به عنوان شرط لازم براي ترویج مصرف کالاهای چرم طبیعی است. ترويج و توسعه فرهنگ توليد و تشويق به مصرف کالاهای استاندارد چرم طبیعی بايد از ابتداي کودکي تا جاري گرديده و نفوذ يابد. بنابراين خانواده، نظام آموزش و نظام رسانه اي که سه رکن اساسي ساختار فرهنگي کشور هستند بايد در فرآيندي هماهنگ در جهت ترويج اين فرهنگ فعال شوند. حصول به اهداف و مقاصد راهبرد توسعه ي صنعت چرم نياز به پشتيباني و حمايت همه جانبه تولید کنندگان و مصرف کنندگان چرم طبیعی دارد. در واقع نقش تولید کنندگان چرم طبیعی در بين منافع و علائق ملي و هدايت گر و هماهنگ کننده ي کليه ي امور و عناصر در سطح سياست گذاري، نظارت و ارزيابي و درنهايت الزام تولید کنندگان محصولات چرمی به انجام اصلاحات يا رعايت استانداردها مي باشد. در فرايند توسعه زیر ساخت های صنعت بايد سرمايه انساني با توسعه مهارت، بهره وري و کارآفريني، فزوني يابد براي اين منظور نيروهاي انساني در صنعت چرم که از مزيت استعداد بالا برخوردارند، بايد در يک نظام هدفمند ارتقاء شايستگي و رشد سرمايه انساني، پس از طي فرآيندهاي آموزشي و پرورشي مناسب تبديل به نيروهاي خلاق و دانا و باتوانايي تبديل دانش و اطلاعات به فناوري، جهت ايجاد ارزش افزوده ي بيشتر مورد نياز صنعت گردند. با برنامه ای جامع ارتقاء شايستگي و توسعه ي سرمايه انساني، از آموزش کاربردي و حرفه اي مرتبط با نياز صنعت حمايت شده و دانشگاهها در زمينه توسعه توان طراحي و مهندسي و قابليت انجام فعاليتهاي صنعت و توليد چرم، تشويق و حمايت مي شوند. در همين راستا تأمين نيازهاي مديريتي صنعت و ارتقاء توان و قابليتهاي مديريتي موجود، حائز اهميت و مورد حمايت خواهد بود. به هر حال توسعه صنعت چرم نيازمند بسترهاي خاص خود از جمله توجه به نوآوري، پذيرش مالکيت فکري، حمايت از توليد و تبادل فناوري، حمايت از کارآفريني و ايجاد دانشگاههاي کارآفرين و ايجاد نوآوري و تأمين نيازهاي صنعت را به فناوري فراهم مي آورد. براي بدست آوردن فناوري نوین مطابق با استانداردهای جهانی در صنعت چرم، قراردادهاي همکاري مشترک بين مراکز تحقيق و توسعه و کارآفريني و نوآوري با مراکز تحقيقاتي و شرکت هاي صنعتي کشورهاي پيشرفته منعقد شود و در متن قراردادهاي همکاري و مشارکت رو در روي محققان و مهندسان ايراني با طرف خارجي به نحوي مناسب، مدنظر قرار گيرد و بايد قبول کنيم که محققان و مهندسان ما براي اين تعامل و همکاري، مشکلي جز محدوديت تجربه ندارند که اين مشکل با استمرار همکاري برطرف خواهد شد. ما قدم موثري در دانشگاه هايمان در اين راستا مي توانيم برداريم آن دسته از اساتيد و محققان دانشگاهها که زبان صنعت را درک کرده اند و تعامل کافي با صنعت داشته اند، به عنوان محور تحقيقات توسعه صنعت قرار گرفته و تسهيلات لازم از سوي شرکت هاي بزرگ و همچنين اتحادیه چرم در اختيار آنان قرار گيرد تا از طريق جذب دانش آموختگان صنعتي، مشکلات صنعت چرم، در سطح ملي مطرح شده و بسترهاي لازم را براي فرآيند کارآفريني و نوآوري صنعت چرم در کشور فراهم گردد .این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی و همچنین کاربردی بوده و از آنجایی که هدف پژوهش جمع آوری توصیف و تجزیه و تحلیل و ارائه مدل می باشد، روش تحقیق توصیفی – پیمایشی می باشد. در هر بررسی آماری مجموعه ی عناصر مورد نیاز را جامعه می نامند. به عبارت دیگر، جامعه، مجموعه ی تمام مشاهدات ممکنی است که می توانند با تکرار یک آزمایش حاصل شوند(عمیدی،1390). جامعه آماری این پژوهش کلیه کارخانه ها و واحد های تولیدی چرم استان آذربایجان شرقی می باشد و پاسخ دهندگان مدیران عالی کارخانه ها و واحدهای تولید چرم استان آذربایجان شرقی می باشند. جمع آوری اطلاعات از بخشی از جامعه را، نمونه گیری می نامند.(عمیدی، 1390)روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک می باشد. به دلیل این که لیست کلیه واحدهای تولید در صنعت چرم در دسترس بود از این روش استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. ، حجم نمونه¬ی آماری 169 نفر به دست آمد، و برای سهولت به 170 کارخانه پرسشنامه فرستاده شد، که به تعداد 140 کارخانه جواب گوی سئوالات پرسشنامه بودند و 20 پرسشنامه جواب داده به علت این که کامل پرنشده بودند غیر قابل استفاده بودند. در این پژوهش 120 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق از روش کیفی و کمی استفاده شده است که در قدم اول از روش کیفی جهت پیداکردن متغیرها و عوامل موثر و کلیدی در توسعه صنعت استفاده گردیده و در قدم دوم از روش کمی در جهت ثابت کردن این که عوامل و متغیرهای انتخاب شده از روایی و پایایی برخوردار بوده و درست انتخاب شده و استفاده گردیده اند. همچنین در قدم دوم میزان تاثیر هریک از متغیرها در توسعه صنعت چرم(ضرایب تاثیرشان) شناخته شد. روش مطالعه¬ی پژوهش به صورت کتابخانه¬ای و میدانی است. ابزارگردآوری اطلاعات پژوهش اینترنت، کلیه بانک های اطلاعاتی مقالات بین المللی، مصاحبه ودر مرحله آخر پرسشنامه می باشد.در روش کتابخانه ای از کلیه پایان نامه، مقالات داخلی مدیریتی، مقالات تخصصی صنعت چرم و همچنین مقالات بانک های اطلاعاتی همانند امرالد و ساینس دایرکت استفاده گردید.
یافتههاي پژوهش
تحقیق حاضر به دنبال توسعه زیر ساخت های صنعت چرم تبریز و ارائه راهکارهایی برای توسعه انجام شده است. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات در ارتباط با توسعه زیر ساخت های صنعت چرم، پرسشنامه ای شامل دو بخش طراحی گردیده است که بخش اول حاوی سئوالاتی در رابطه با مشخصات فردی پاسخ دهندگان و بخش دوم پس از بررسی های ادبیات موجود در مقالات و تحقیقات پیشین و با استفاده از مصاحبه های انجام گرفته 179 مورد به عنوان عوامل تاثیرگذار در توسعه و بهبود عملکرد صنعت چرم در نظر گرفته شد که به هفت گروه تقسیم شد و در مقیاس 7 گزینه ای لیکرت مورد ارزیابی قرار گرفته اند، عبارتند از: منابع انسانی درون سازمانی، منابع انسانی برون سازمانی، حمایت و پشتیبانی، قوانین، تکنولوژی، مراودات تجاری و نوآوری.
آمار توصیفی داده ها در این فصل ابتدا به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق(سن، تحصیلات و ...) می پردازد. بخش دوم شامل آمار توصیفی سئوالات پرسشنامه تحقیق است و در بخش سوم آمار تحلیلی تحقیق مطرح گردیده است. در مطالعه حاضر جهت بررسی نرمال بودن متغیرها و تعیین نوع آزمون های مناسب برای تحلیل داده ها از آزمون کلوموگروف-اسپیرنوف که نتیجه نشان دهنده نرمال بودن کلیه متغیرهای تحقیق می باشد. برای آزمون مدل ارائه شده و یافتن مدل مناسب برای تحقیق از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. آزمون های مقایسه میانگین و تحلیل واریانس برای تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی در پاسخ به سئوالات مربوط به فرضیات تحقیق به کار برده شده اند. برای اینکه به طور دقیق جنسیت افراد نمونه را تعیین کنیم، یکی از سئوالات پرسشنامه مربوط به این مولفه می باشد. همان طور که در جدول 1 مشاهده می شود 118 نفر (34/98 در صد) از نمونه آماری تحقیق مرد و 2 نفر(66/1 درصد) زن هستند و بیانگر این است که در صنعت چرم ایران تعداد بسیار اندکی کارکنان زن در این صنعت مشغول به کار می باشند، همچنین این امر نشان دهنده این حقیقت است که در این صنعت متاسفانه از کارکنان زن استفاده نمی گردد. که دلیل این می تواند از نوع فرهنگ یا دلایل عدم آموزش دیدن خانم ها در این صنعت می باشد.در مقایسه با کشورهای پیشرو در صنعت چرم که اکثرا در قسمت های پایانی مراحل تولید در چرم سازی کارکنان زن مورد استفاده قرار می گیرند(رنگ زنی، سورت کردن و بسته بندی) که تاثیر به سزایی در بهبود کیفیت چرم دارند. متاسفانه در صنعت چرم از خانم ها حداقل استفاده می شود.
جدول 1 فراوانی جنسیت نمونه آماری تحقیق |
||
فراوانی نسبی |
فراوانی |
جنسیت |
34/98 |
118 |
مرد |
66/1 |
2 |
زن |
از نظر تحصیلات افراد نمونه آماری در 5 دسته طبقه بندی شده اند، جدول زیر وضعیت آنها را از نظر سطح تحصیلات نشان می دهد. همان گونه که در جدول 2 مشاهده می شود، حدود 84/20 در صد افراد (25 نفر) دارای تحصیلات زیر دیپلم، 5/37 در صد( 45 نفر) دیپلم، 67/16 در صد (20 نفر) فوق دیپلم، 84/15 در صد (19 نفر) لیسانس، 66/6 در صد(8 نفر) فوق لیسانس و 5/2 در صد (3 نفر) دارای تحصیلات دکتری می باشند. اکثر افراد نمونه آماری این تحقیق دارای تحصیلات در مقطع دیپلم بودند.
جدول 2 میزان تحصیلات نمونه آماری تحقیق |
||
فراوانی نسبی |
فراوانی |
تحصیلات |
84/20 |
25 |
زیر دیپلم |
5/37 |
45 |
دیپلم |
67/16 |
20 |
فوق دیپلم |
84/15 |
19 |
لیسانس |
66/6 |
8 |
فوق لیسانس |
5/2 |
3 |
دکتری |
از نظر تجربه کاری افراد نمونه ی آماری در 6 دسته طبقه بندی شده اند، جدول 3 وضعیت آنها را از نظر سطح تجربه کاری نشان می دهد. همان گونه که در جدول 3 مشاهده می شود، از 120 نفر افراد نمونه آماری 25 درصد(30 نفر) دارای سابقه خدمت زیر 1-3 سال، 25 درصد(30 نفر) دارای سابقه 4-7 سال، 5/12 درصد(15 نفر) دارای سابقه 8-10 سال، 16/14 درصد(17 نفر) دارای سابقه 11-15 سال، 15 درصد(18نفر) دارای سابقه 16-20 سال و 33/8 درصد(10نفر) دارای سابقه بالای 20 سال بودند.
جدول 3 تجربه کاری نمونه آماری تحقیق |
||
|
تجربه کاری |
فراوانی نسبی |
1-3 سال |
30 |
25 |
4-7 سال |
30 |
25 |
8-10 سال |
15 |
5/12 |
11-15 سال |
17 |
16/14 |
16-20 سال |
18 |
15 |
20 سال به بالا |
10 |
33/8 |
از نظر سن افراد نمونه آماری در 6 دسته طبقه بندی شده اند که جدول (4) وضعیت آنها را از نظر سنی و جدول (5) وضعیت آنها را از نظر تعداد کارکنان مشغول در هر واحد تولیدی نشان می دهد. مطابق اطلاعات مندرج در جدول 4، 5/12 درصد(15نفر) در گروه سنی 20-30 سال، 67/16درصد(20نفر) درگروه سنی 30-40 سال، 5/22 درصد(27 نفر) در گروه سنی 40-50 سال، 67/31 درصد(38 نفر) در گروه سنی 50-60سال، 5/12 درصد(15نفر) در گروه سنی 60-70سال و بقیه بدون جواب بودند.
جدول 4 سن افراد نمونه آماری تحقیق |
||
سن |
فراوانی |
فراوانی نسبی |
20-30 سال |
15 |
5/12 |
30-40 سال |
20 |
67/16 |
40-50 سال |
27 |
5/22 |
50-60سال |
38 |
67/31 |
60-70 سال |
15 |
5/12 |
بی جواب |
5 |
17/4 |
جدول 5 تعداد کارکنان مشغول در هر واحد تولیدی نمونه آماری تحقیق |
||
تعداد پرسنل مشغول در واحد های تولیدی |
فراوانی |
فراوانی نسبی |
1-5 نفر |
38 |
67/31 |
6-10 نفر |
45 |
5/37 |
10-15 |
25 |
84/20 |
16-20 |
10 |
33/8 |
21-25 |
2 |
66/1 |
26 نفر به بالا |
- |
0 |
اکثر شرکت هایی که در صنعت چرم سازی مشغول به کار هستند تعداد کارکنانشان کمتر از 20 نفر می باشد که این نشانگر کوچک بودن واحد های تولیدی است. با توجه به مطالعات پیشینی که انجام گرفته در کشورهای پیشرو در این صنعت به طور متوسط تعداد کارکنان بالای 50 نفر می باشد(سازمان تجارت جهانی، 2010). پس از بررسی ها و مصاحبه و بررسی پیشینه تحقیق مدل پیشنهادی محقق برای این تحقیق به شرح زیر می باشد:
با توجه به اطلاعات جمع آوری شده از طریق مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با مجربان صنعت چرم شاخص هایی به عنوان عوامل تاثیرگذار در صنعت چرم شناسایی شد و با توجه به اینکه پس از جمع آوری اطلاعات از طریق آزمون اولیه مولفه ها در سطح مطلوبی قرار داشتند آنالیز عاملی انجام گردید. پس از تغییرات در سئوالات تحقیق نتایج مطلوب به دست آمد.جدول شماره 6 نشان می دهد که مدل ارائه شده معتبری برای تبیین توسعه صنعت چرم می باشد.
جدول 6 درجه اعتبار مدل |
||||
Model Summary |
||||
Model |
R |
R Square |
Adjusted R Square |
Std. Error of the Estimate |
1 |
.994a |
.989 |
.987 |
.07637 |
a. Predictors: (Constant), TECH1, supportandimpowerment, human, buyandsell, rule, innovation, external |
نتیجه
نوآوري فرآيند پيچيده اي است كه در آن اجزاء متعددي فعاليت دارند. ارتباط اين اجزاء سبب مي شود كه به نوآوري با ديدگاه سيستمي نگاه شود. مهم ترين وظيفه سيستم نوآوري عبارت است از توليد، انتشار و كاربرد فناوري. بنابر اين، توانايي اجزاء سيستم نوآوري در اجراي وظيفه آن بسيار مهم است زيرا در اين صورت است كه مي تواند به ارزش اقتصادي بيانجامد. نوآوري و خلاقيت مفاهيمي هستند كه هميشه با فعاليت هاي مختلف معيشتي، اقتصادي و اجتماعي انسان همراه بوده و از گذشته هاي دور افراد يا مللي كه توانسته بودند نوآوري بيشتري در فعاليت هاي توليد خود داشته باشند موفق تر بوده اند. ايران در عصر كشاورزي به دليل نوآوري هاي نخبگان خود در زمينه هاي استحصال آب و روش هاي توليد چه از لحاظ ابزاري و جه از لحاظ سازماني يكي از كشورهاي موفق دنيا بوده و در سايه همين قدرت فني و اجتماعي توانسته بود تا مدت ها يكي از كشورهاي سرآمد دنيا باشد. با ظهور انقلاب صنعتي در غرب و انشقاق علوم و اداره ي امور با توجه به تخصص هاي مختلف، نوآوري ها در زمينه هاي مختلف توليدي از حالت تصادفي و ناپيوسته به صورت سازمان يافته درآمد و از آن پس بر شدت آن افزوده شده است. به طوري كه اكنون رقابت بين كشورها بيش تر بر مبناي برنامه هاي ارتقاء نوآوري و تكنولوژي است. روند فزاينده جهاني شدن اقتصاد و گسترش علوم و تكنولوژي صحنه ي جديدي از رقابت را بين كشورها ايجاد كرده است كه در آن صرفا رشد توليد مساله اصلي و موضوع رقابت نيست بلكه موضوع رقابت توليد بيش تر محصولاتي است كه در آن ها از بار فني و علمي بيشتري استفاده شده است. اقتصاد مبتني بر دانايي اقتصاد بدون وزن است. زيرا برخلاف گذشته كه رشد اقتصادي را برحسب « دني كوا » به عقيده توليد محصولات سنگين همچون فولاد و تجهيزات و ماشين آلات صنعتي تعريف مي كردند امروزه رشد اقتصادي برحسب محصولات سبك الكترونيكي تعريف مي شود و سهم دانش در ارزش افزوده به مراتب بيش از سهم ساير عوامل توليد است.
پیشنهاد
جهانی شدن شاید صرفاً به هم پیوستگی فراینده جهانی تعریف شود, اما تعدادی از فرایندهای پیجیده و به هم مرتبط که اساساً اقتصادی, تکنولوژیک, فرهنگی, محیطی و سیاسی هستند تحت عنوان جهانی شدن تئوریزه گردیدهاند. جهانی شدن در بردانده جریان کالاها, سرمایه, انسانها. اطلاعات عقاید, اندیشهها و خطرات بین مرزهای ملی است که با ظهور شبکههای اجتماعی و نهادهای سیاسی که دولت – ملت را محدود میکند, توأم شده است .برای رویارویی با پدیده جهانی شدن، لازم به نظر می رسد که اولا قوانین اقتصادی سازگار با اقتصاد جهانی تدوین گردد و ثانیا از یک طرف به شناسایی بخش هایی که از توانایی لازم برای حضور در بازارهای جهانی برخوردارند، بپردازیم و با حمایت از این بخش ها آنها را کمک نماییم و از طرف دیگر، با شناسایی بخش های ناتوان در رویارویی با این پدیده، در جهت تقویت آنها نیز کوشش نماییم. در دنياي امروزه اقتصاد جهاني و اقتصاد دانش محور، نوآوري برای جهانی شدن نقش حياتي تري در تحول ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي يافته است به طوري كه از اقتصادهاي پيشرفته امروزي به عنوان اقتصادهاي مبتني بر نوآوري ياد مي شود. امروزه علاوه برعوامل سرمايه، كارگر، زمين و سازمان اقتصادي، دانش و نقش آن به عنوان عامل پايه اي و موثر مورد توجه قرار گرفته است. واحدهاي تحقیق و توسعه اساسي ترين عامل توليدات جديد صنعتي و پيشرفت هر كشور محسوب مي شوند چون هم توان رقابتي توليدات با كالاهاي خارجي را افزايش مي دهند و هم با تنوع بخشيدن به كالاها و ارتقاي كيفيت آنها باعث جلب مشتري از كشورهاي ديگر مي شوند. چون خلق و ايجاد دانش و فكر جديد، پايه اوليه براي ارائه نوآوري قلمداد مي شود لذا بين پيشرفت بخش تحقيق و شتاب توسعه فراگير و پايدار در هر كشوري رابطه مستقيمي وجود دارد. جهانی شدن صنعت چرم مستلزم بهبود و ارتقاء كیفیت مدیریت در سازمانهای اقتصادی و اجتماعی است. با بهبود مدیریت است كه می توان گامی برای جهانی شدن برداشت و از ظرفیت ها و امكانات موجود بهینه استفاده کرد و كالا و خدمات بیشتری را تولید نمود و ظرفیت های زیادتری را بوجود آورد. بهبود مدیریت نیز مستلزم آگاهی و تسلط به دانش مدیریت است. امروزه مدیریت به عنوان یكی از شاخه های معرفت بشری پیشرفت زیادی نموده است و آموزش و تحقیق در زمینه آن گسترش فراوانی یافته است. روشهای جهانی شدن نیاز به آموزش، مشاوره، بازخور داده ها و اطلاعات [اطلاع رسانی مناسب] می باشند. نیاز به جهانی شدن صنعت چرم در حال حاضر يكي از رويكردهايي است كه صنايع مرتبط با صنعت چرم را نیزجزء يكي از رويكردهاي كليدي خود قرار داده اند . بخشي از سهم جهانی سازی صنعت چرم به جهانی سازي صنعت پوست خام و مواد اولیه شیمیایی مورد مصرف در صنعت چرم مرتبط است كه پوست خام بخش اعظمی از اين گستره وسيع مي باشد. لذا با توجه به این موارد در وحله اول تلاش برای داشتن پوست خام و مواد اولیه شیمیایی در سطح جهانی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد و در وحله دوم با به روز نمودن مراکز تولید چرم و مراحل تولید راهیابی برای جهانی سازی در صنعت چرم با سهولت بسیار زیاد انجام می پذیرد. برای داشتن پوست و مواد اولیه شیمیایی در سطح به روز جهانی باید همکاری بیشتر نهاد ها و سازمان هایی مانند جهادکشاورزی، اداره دامپزشکی، امور کشتارگاه ها، اتحادیه صنعت پوست، پتروشیمی، تولید کنندگان مواد اولیه شمیایی برای صنعت چرم، گمرگ، شهرداری و محیط زیست مد نظر باشند و در وحله دوم صنعت کفش و سراجی و دیگر صنایعی که به نحوی از چرم طبیعی استفاده می کنند را شامل می شود که با به روز کردن محصولات خود در سطح جهانی گامی اساسی برای کیفیت بخشی و جهانی کردن محصولات چرمی برداشته شود.
منابع و مأخذ
غديري، مجتبي(1385)، دانشگاه كارآفرين، مديريت دانش و توسعه صنعتي
عبادي، فرزانه(1390)، بررسي تجربيات كشورهاي منتخب(اتحاديه اروپا، امريكا، ژاپن، چين، تركيه) در زمينه ارتقاء
نوآوري، با تأكيد بر صنايع كوچك)
References
Curran, J. and Blackburn, R. (1994), Business planning and Local Economic, London, Paul Chapman. p 160-171.
Deakins, D. & Freel, M. (2003), Entrepreneurship and Business planning, London, McGraw Hill. pp 309-330
Fegh-hi farahmand, Nasser (2002), Active management of organization, Tabriz Iran, Forouzesh. p 115
Fegh-hi Farahmand, Nasser (2003), Permanent Management of Organization, Tabriz Iran, Frouzesh. pp 141-281.
Fegh-hi farahmand, Nasser (2004), Technology Management of Organization, Tabriz Iran, Frouzesh. pp 241-460
Fegh-hi farahmand, Nasser (2005), Strategic Management of Organization, Tabriz Iran, Frouzesh. pp 150-458.
Goleman, D., Boyatzis, R. & McKee, A. (2002), The New Leaders, London, Little, Brown. Pp 180-185.
Kuratko D F and Hodgetts R M (2004), Entrepreneurship, Practice Mason, Ohio, Thomson South Western. pp 58-68
Mason, C and Stark, M. (2004), What do investors look for Business Plan, International small Business Journal, 22. p
205.
Nayak, A and Greenfield, S. (1994), The Use Of Management Accounting Information, Finance and the BIO,
London, Rutledge. pp 42-492.
North, J., Blackburn, R and Curran, J. (1997), Reaching small Business and Enterprising Futures, London, Paul
Chapman. p 187
Stacey, R. D. (2000), Strategic Management and Organisational Dynamics, Prentice Hall. p 174
Steele, R. S. (1977), Power motivation, activation and inspirational speeches. Journal of Personality, 45. pp 61-97
Stutely, R. (2002), The Definitive Business Plan, London, Financial Times, Prentice Hall. p 69
Westhead, P. and Storey, D. (1996), Management and BP Performance: Why is the Link So Weak? International
small Business Journal, 14. pp 87-197.