محصول مورد نظر با موفقیت به سبد خرید افزوده شد.

نقش بازاریابی در توسعه زیر ساخت های صنعتی

  • پنجشنبه 5 مرداد 1396
  • مقالات مرتبط

نقش بازاریابی در توسعه زیر ساخت های صنعتی (مطالعه موردی: صنعت چرم)
1) دكتر ناصر فقهی فرهمند
عضو هيئت علمي (دانشيار) دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، گروه مديريت صنعتي، تبريز، ايران
E-mail: farahmand@iaut.ac.ir

1) Dr. Nasser Fegh-hi Farahmand
Department of Industrial Management, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
E-mail:farahmand@iaut.ac.ir

2) دكتر محمد دباغي صدر
دكتراي مديريت استراتژيك، تبريز، ايران
رئیس هئیت مدیره چرم سازی صدرا

2) Dr. Mohammad Dabbaghi Sadr
D.B.A. Strategic Management, Tabriz, Iran
Managing Director of Sadra Tannery
E-mail: mdsadr@yahoo.com


چكيده
علي رغم توانمندي هاي ايران در زمينه صنعت چرم، متاسفانه تاكنون نتوانسته به جايگاه شايسته اي در اين صنعت دست يابد. ازجمله عواملي كه مي تواند صنعت چرم كشور را توسعه و بهبود بخشد، بكارگيري ابزارها و پارامترهاي موثر بازاريابي است. نقش بازاریابی به عنوان یکی از فعالیت های اساسی در بازرگانی داخلی و خارجی امروزه تا اندازه ای شناخته شده است، اما روند توسعه اقتصادی و صنعتی دامنه این فعالیت ها را گسترده تر کرده و به پیچیدگی آن نیز افزوده است. بازاریابی دقیق و برنامه ریزی شده امکان شناخت بهتر بازارهای هدف را فراهم می سازد و براساس آن می توان از فرصت های موجود در مناطق مختلف داخلی و خارجی آگاهی یافت و برنامه تولید خود را براساس آن تنظیم نمود. هدف این پژوهش تعیین مولفه های توسعه زیر ساخت‌های صنعت چرم و تدوین مدل مناسبی برای توسعه زیر ساخت‌های صنعت چرم تبریز می باشد. سئوالات پژوهش عبارتند ازمولفه های مدل توسعه زیر ساخت‌های مطلوب صنعت چرم کدام ها هستند و بر اساس مولفه های مذکور چه مدلی را می توان برای توسعه زیر ساخت‌های مطلوب صنعت چرم ارائه داد؟ روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک می باشد. در این پژوهش 120 پرسشنامه برای آنالیز مورد استفاده قرار گرفت.روش مطالعه ی پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است. ابزارگردآوری اطلاعات پژوهش اینترنت، کلیه بانک های اطلاعاتی مقالات بین المللی، مصاحبه ودر مرحله آخر پرسشنامه می باشد. نتایج حاصل از بررسی مجموعه ای از مقالات، تئوری های مرتبط ومصاحبه مولفه ها و شاخص های مربوط، مولفه ومتغیرهای تحقیق تدوین شده است.
کلمات کلیدی: بازاریابی، توسعه، زیر ساخت، صنعت چرم

مقدمه
نه تنها بازاریابی فقط به عنوان فروش و فعالیت‏های پیشبرد فروش مثل تبلیغات، تصور نمی‏شود بلکه فروش تنها یكی از وظایف بازاریابی می‏باشد و مهمترین جزء به شمار نمی‏رود. اگر بازاریاب بتواند با یك بررسی كامل در شناخت كالاهای موردنیاز مصرف‏كننده توفیق یافته و میزان توسعه كالاهای مرغوب، قیمت‏گذاری و توزیع كردن را به نحو موثری انجام دهد، كالاها به سادگی به فروش خواهند رفت. پیتر دراكر یكی از صاحبنظران و اندیشمندان مدیریت هدف بازاریابی را بدین شرح بیان می‏كند: «هدف بازاریابی این است كه بیشترین فروش را انجام دهد و این ممكن نخواهد شد تا موقعی كه مشتری را آنطور كه خدمات یا تولیدات دقیقا متناسب با خواسته‏های او باشد، بشناسیم و درك كنیم.» این بدین معنی نیست كه فروش و تبلیغات مهم نیستند زیرا گذشته از اینكه قسمتی از مجموعه فعالیت‏های زنجیره‏ای بازاریابی هستند، به صورت ابزارهای بازاریابی با هم به كار می‏روند تا بر بازار تاثیر بگذارند(البرزی،1385). صنعت چرم و پوست به گواه تاریخ سابقه ای پیش از ورود آریایی ها به ایران داشته و صنایعی که زمانی صاحب آوازه ای جهانی در زمینه تولید چرم بوده اند، در شرایط فعلی دوران رکود و از خود بیگانگی خود را تجربه می کنند. ده ها نام ماندگاربه جای مانده از صنعت چرم هر کدام حکایت مردانی است که آجر به آجر واحدهای صنعتی خود را روی هم نهادند تا پرچمی از سرافرازی و نمادی از توانمندی باشند اما این واحدها به جای آنکه توسعه روزافزون را شاهد باشند یک به یک به واحدهایی راکد و گورستان های صنعتی تبدیل می شوند(نصیریان، 1390).
نقش بازاریابی در توسعه زیر ساخت های صنعت چرم
تعریف كلاسیك بازاریابی شامل آن دسته از فعالیت‏هایی است كه كالاها و خدمات را از واحد تولیدی و خدماتی به مصرف‏كننده می‏رساند چنین تعریفی ناقص بوده و فعالیت‏های بازاریابی را محدود به انجام وظایفی كه صرفا مابین تولید و مصرف قرار گرفته‏اند می‏نماید. از جمله این فعالیت‏ها می‏توان بسته‏بندی كالاها، نامگذاری و علائم تجاری فراورده‏های كانال‏های توزیع (نظیر فروش مستقیم به مصرف‏كننده نهایی، عمده فروش، واسطه، خرده‏فروش) ترابری، انبارداری، روش‏های فروش، آگهی‏های بازرگانی، قیمت‏گذاری و اعتبارات مصرفی را نام برد. امروزه این امر مسلم شده است كه یك مدیر بازاریابی موفق نمی‏تواند فعالیت‏های خود را از زمانی كه كالا تولید گردیده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحویل كالا به مصرف‏كننده به پایان برساند. قسمتی از فعالیت‏های عمده بازاریابی به كارهای پیش تولیدی معطوف می‏شود ازجمله فعالیت‏های بازاریابی پیش‏تولیدی، شناخت مصرف‏كنندگان و رفتار آنان در بازار را می‏توان نامبرد. فعالیت دیگر شامل بررسی بازار كالا جهت تولید و فروش مقرون به صرفه آنها می‏باشد باز هم قبل از اینكه واحد تولیدی به ساخت محصول اقدام كند مدیر بازاریابی باید كالا را طوری طرح‏ریزی كند كه پس از تولید موردپسند مصرف‏كنندگان قرار گرفته و نیازها و خواسته‏های آنها را برآورده سازد. نوآوری محصولات و خرید كالا و قطعات به منظور تولید و فروش نیز از جمله فعالیت‏های بازاریابی پیش تولیدی می‏باشد. مدیر بازاریابی همچنین نمی‏تواند وظایف خود را با فروش و تحویل كالا به مصرف‏كننده خاتمه یافته پندارد. ازجمله وظایف پس از فروش كالا را می‏توان تعمیر و نگهداری كالاهای فروش رفته، اجرای قرارداد ضمانت كالا، ارائه خدمات به مشتریان و گردآوری اطلاعات پیرامون رضایت مصرف‏كننده نسبت به كالاهای فروش رفته و پیشنهاد آن اطلاعات به قسمت‏های مختلف سازمان به ویژه واحد طرح‏ریزی كالا نام برد. علاوه بر فعالیت‏های پیش تولیدی، توزیعی و پس از فروش بازاریابی تعدادی از فعالیت‏های مدیریت بازار نیز وجود دارد كه دامنه آنها محدود به هیچ یك از حوزه‏های سه گانه بالا نمی‏باشد. ازجمله این فعالیت‏های بازاریابی را می‏توان پژوهش‏های بازار، شرایط محیطی بازار، قوانین و مقررات بازار، سیستم‏های اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقی در امور بازاریابی و بازاریابی بین‏المللی نام برد. بدین ترتیب روشن می‏گردد كه دامنه بازاریابی بسیار وسیع بوده و فعالیت‏های گسترده اقتصادی را شامل می‏گردد. به همین جهت در حدود نیمی از جمعیت فعال كشورهای پیشرفته صنعتی را شاغلین امور بازار تشكیل می‏دهند در كشورهای در حال توسعه از جمله در كشور ایران با اینكه تمام وظایف نام برده شده به وسیله شركت‏ها و كارخانجاتی كه سهم عمده‏ای در بازار دارند اعمال می‏گردد لیكن نظر به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی این كشورها تكیه بر پاره‏ای از فعالیت‏های بازاریابی بیشتر از سایر فعالیت‏ها می‏باشد. مثلا نحوه توزیع كالا از تولید به مصرف و حذف واسطه هایی كه صرفا جنبه احتكار و بورس‏بازی دارند یكی از وظایف مهم مدیران بازار در كشورهای در حال رشد می‏باشد در مقابل به علت كمبود منابع تولیدی و نیاز فراوان مصرف‏كنندگان در مواردی كه رقابت عامل موثری در سهم بازار باشد توجه زیادی به آگهی‏های بازرگانی جهت انگیزش خریداران نمی‏شود(البرزی،1385). این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی و همچنین کاربردی بوده و از آنجایی که هدف پژوهش جمع آوری توصیف و تجزیه و تحلیل و ارائه مدل می باشد، روش تحقیق توصیفی – پیمایشی می باشد. در هر بررسی آماری مجموعه ی عناصر مورد نیاز را جامعه می نامند. به عبارت دیگر، جامعه، مجموعه ی تمام مشاهدات ممکنی است که می توانند با تکرار یک آزمایش حاصل شوند(عمیدی،1390). جامعه آماری این پژوهش کلیه کارخانه ها و واحد های تولیدی چرم استان آذربایجان شرقی می باشد و پاسخ دهندگان مدیران عالی کارخانه ها و واحدهای تولید چرم استان آذربایجان شرقی می باشند. جمع آوری اطلاعات از بخشی از جامعه را، نمونه گیری می نامند.(عمیدی، 1390)روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک می باشد. به دلیل این که لیست کلیه واحدهای تولید در صنعت چرم در دسترس بود از این روش استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. ، حجم نمونه¬ی آماری 169 نفر به دست آمد، و برای سهولت به 170 کارخانه پرسشنامه فرستاده شد، که به تعداد 140 کارخانه جواب گوی سئوالات پرسشنامه بودند و 20 پرسشنامه جواب داده به علت این که کامل پرنشده بودند غیر قابل استفاده بودند. در این پژوهش 120 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق از روش کیفی و کمی استفاده شده است که در قدم اول از روش کیفی جهت پیداکردن متغیرها و عوامل موثر و کلیدی در توسعه صنعت استفاده گردیده و در قدم دوم از روش کمی در جهت ثابت کردن این که عوامل و متغیرهای انتخاب شده از روایی و پایایی برخوردار بوده و درست انتخاب شده و استفاده گردیده اند. همچنین در قدم دوم میزان تاثیر هریک از متغیرها در توسعه صنعت چرم(ضرایب تاثیرشان) شناخته شد. روش مطالعه¬ی پژوهش به صورت کتابخانه¬ای و میدانی است. ابزارگردآوری اطلاعات پژوهش اینترنت، کلیه بانک های اطلاعاتی مقالات بین المللی، مصاحبه ودر مرحله آخر پرسشنامه می باشد. در روش کتابخانه ای از کلیه پایان نامه، مقالات داخلی مدیریتی، مقالات تخصصی صنعت چرم و همچنین مقالات بانک های اطلاعاتی همانند امرالد و ساینس دایرکت استفاده گردید.
یافته‌هاي پژوهش
تحقیق حاضر به دنبال توسعه زیر ساخت های صنعت چرم تبریز و ارائه راهکارهایی برای توسعه انجام شده است. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات در ارتباط با توسعه زیر ساخت های صنعت چرم، پرسشنامه ای شامل دو بخش طراحی گردیده است که بخش اول حاوی سئوالاتی در رابطه با مشخصات فردی پاسخ دهندگان و بخش دوم پس از بررسی های ادبیات موجود در مقالات و تحقیقات پیشین و با استفاده از مصاحبه های انجام گرفته 179 مورد به عنوان عوامل تاثیرگذار در توسعه و بهبود عملکرد صنعت چرم در نظر گرفته شد که به هفت گروه تقسیم شد و در مقیاس 7 گزینه ای لیکرت مورد ارزیابی قرار گرفته اند، عبارتند از: منابع انسانی درون سازمانی، منابع انسانی برون سازمانی، حمایت و پشتیبانی، قوانین، تکنولوژی، مراودات تجاری و نوآوری.
آمار توصیفی داده ها در این فصل ابتدا به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق(سن، تحصیلات و ...) می پردازد. بخش دوم شامل آمار توصیفی سئوالات پرسشنامه تحقیق است و در بخش سوم آمار تحلیلی تحقیق مطرح گردیده است. در مطالعه حاضر جهت بررسی نرمال بودن متغیرها و تعیین نوع آزمون های مناسب برای تحلیل داده ها از آزمون کلوموگروف-اسپیرنوف که نتیجه نشان دهنده نرمال بودن کلیه متغیرهای تحقیق می باشد. برای آزمون مدل ارائه شده و یافتن مدل مناسب برای تحقیق از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. آزمون های مقایسه میانگین و تحلیل واریانس برای تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی در پاسخ به سئوالات مربوط به فرضیات تحقیق به کار برده شده اند. برای این‌که به طور دقیق جنسیت افراد نمونه را تعیین کنیم، یکی از سئوالات پرسشنامه مربوط به این مولفه می باشد. همان طور که در جدول 1 مشاهده می شود 118 نفر (34/98 در صد) از نمونه آماری تحقیق مرد و 2 نفر(66/1 درصد) زن هستند و بیانگر این است که در صنعت چرم ایران تعداد بسیار اندکی کارکنان زن در این صنعت مشغول به کار می باشند، همچنین این امر نشان دهنده این حقیقت است که در این صنعت متاسفانه از کارکنان زن استفاده نمی گردد. که دلیل این می تواند از نوع فرهنگ یا دلایل عدم آموزش دیدن خانم ها در این صنعت می باشد.در مقایسه با کشورهای پیشرو در صنعت چرم که اکثرا در قسمت های پایانی مراحل تولید در چرم سازی کارکنان زن مورد استفاده قرار می گیرند(رنگ زنی، سورت کردن و بسته بندی) که تاثیر به سزایی در بهبود کیفیت چرم دارند. متاسفانه در صنعت چرم از خانم ها حداقل استفاده می شود.

جدول 1 فراوانی جنسیت نمونه آماری تحقیق

فراوانی نسبی

فراوانی

جنسیت

34/98

118

مرد

66/1

2

زن

از نظر تحصیلات افراد نمونه آماری در 5 دسته طبقه بندی شده اند، جدول زیر وضعیت آنها را از نظر سطح تحصیلات نشان می دهد. همان گونه که در جدول 2 مشاهده می شود، حدود 84/20 در صد افراد (25 نفر) دارای تحصیلات زیر دیپلم، 5/37 در صد( 45 نفر) دیپلم، 67/16 در صد (20 نفر) فوق دیپلم، 84/15 در صد (19 نفر) لیسانس، 66/6 در صد(8 نفر) فوق لیسانس و 5/2 در صد (3 نفر) دارای تحصیلات دکتری می باشند. اکثر افراد نمونه آماری این تحقیق دارای تحصیلات در مقطع دیپلم بودند.

جدول 2 میزان تحصیلات نمونه آماری تحقیق

فراوانی نسبی

فراوانی

تحصیلات

84/20

25

زیر دیپلم

5/37

45

دیپلم

67/16

20

فوق دیپلم

84/15

19

لیسانس

66/6

8

فوق لیسانس

5/2

3

دکتری

از نظر تجربه کاری افراد نمونه ی آماری در 6 دسته طبقه بندی شده اند، جدول 3 وضعیت آنها را از نظر سطح تجربه کاری نشان می دهد. همان گونه که در جدول 3 مشاهده می شود، از 120 نفر افراد نمونه آماری 25 درصد(30 نفر) دارای سابقه خدمت زیر 1-3 سال، 25 درصد(30 نفر) دارای سابقه 4-7 سال، 5/12 درصد(15 نفر) دارای سابقه 8-10 سال، 16/14 درصد(17 نفر) دارای سابقه 11-15 سال، 15 درصد(18نفر) دارای سابقه 16-20 سال و 33/8 درصد(10نفر) دارای سابقه بالای 20 سال بودند.

جدول 3 تجربه کاری نمونه آماری تحقیق

 

تجربه کاری

فراوانی نسبی

1-3 سال

30

25

4-7 سال

30

25

8-10 سال

15

5/12

11-15 سال

17

16/14

16-20 سال

18

15

20 سال به بالا

10

33/8

از نظر سن افراد نمونه آماری در 6 دسته طبقه بندی شده اند که جدول (4) وضعیت آن‌ها را از نظر سنی و جدول (5) وضعیت آن‌ها را از نظر تعداد کارکنان مشغول در هر واحد تولیدی نشان می دهد. مطابق اطلاعات مندرج در جدول 4، 5/12 درصد(15نفر) در گروه سنی 20-30 سال، 67/16درصد(20نفر) درگروه سنی 30-40 سال، 5/22 درصد(27 نفر) در گروه سنی 40-50 سال، 67/31 درصد(38 نفر) در گروه سنی 50-60سال، 5/12 درصد(15نفر) در گروه سنی 60-70سال و بقیه بدون جواب بودند.

جدول 4 سن افراد نمونه آماری تحقیق

سن

فراوانی

فراوانی نسبی

20-30 سال

15

5/12

30-40 سال

20

67/16

40-50 سال

27

5/22

50-60سال

38

67/31

60-70 سال

15

5/12

بی جواب

5

17/4

جدول 5 تعداد کارکنان مشغول در هر واحد تولیدی نمونه آماری تحقیق

تعداد پرسنل مشغول در واحد های تولیدی

فراوانی

فراوانی نسبی

1-5 نفر

38

67/31

6-10 نفر

45

5/37

10-15

25

84/20

16-20

10

33/8

21-25

2

66/1

26 نفر به بالا

-

0

اکثر شرکت هایی که در صنعت چرم سازی مشغول به کار هستند تعداد کارکنانشان کمتر از 20 نفر می باشد که این نشانگر کوچک بودن واحد های تولیدی است. با توجه به مطالعات پیشینی که انجام گرفته در کشورهای پیشرو در این صنعت به طور متوسط تعداد کارکنان بالای 50 نفر می باشد(سازمان تجارت جهانی، 2010). پس از بررسی ها و مصاحبه و بررسی پیشینه تحقیق مدل پیشنهادی محقق برای این تحقیق به شرح زیر می باشد:
با توجه به اطلاعات جمع آوری شده از طریق مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با مجربان صنعت چرم شاخص هایی به عنوان عوامل تاثیرگذار در صنعت چرم شناسایی شد و با توجه به اینکه پس از جمع آوری اطلاعات از طریق آزمون اولیه مولفه ها در سطح مطلوبی قرار داشتند آنالیز عاملی انجام گردید. پس از تغییرات در سئوالات تحقیق نتایج مطلوب به دست آمد.جدول شماره 6 نشان می دهد که مدل ارائه شده معتبری برای تبیین توسعه صنعت چرم می باشد.

جدول  6   درجه اعتبار مدل

Model Summary

Model

R

R Square

Adjusted R Square

Std. Error of the Estimate

1

.994a

.989

.987

.07637

a. Predictors: (Constant), TECH1, supportandimpowerment, human, buyandsell, rule, innovation, external

نتیجه
بازاریابی را می‌توان آمیزه‌ای از علم و تجربه دانست. با داشتن علم و طریقه‌ی اجرای بازاریابی تجربه‌ای به‌دست می‌آید که منجر به راهی برای به‌دست آوردن مشتری است. بازاریاب‌ها از تکنیک‌های گوناگون کیفی و علمی برای به‌دست آوردن و برآورد کردن استراتژی‌های خود استفاده می‌کنند. هر بازاریابی سعی بر به‌وجود آوردن و به‌کارگیری یک برنامه‌ی بازاریابی موفق است. آگاه باشید که تعداد بی‌شماری امکانات و راه‌ها برای به‌دست‌ آوردن این برنامه‌ی موفق وجود دارد. فرآیند بازاریابی حالت دایره‌ای دارد. برنامه‌های بازاریابی در معرض تغییرات زیادی قرار می‌گیرند تا تمامی قسمت‌های آنها یکدست و پشتیبان همدیگر شوند. تمامی موارد یک برنامه باید با هم هماهنگ عمل کند تا کار منطقی صورت گیرد. ممکن است که یک قسمت آن درست باشد ولی دستیابی به یک برنامه‌ی بازاریابی هماهنگ و یکدست موفقیت بسیار بزرگی است. یک برنامه‌ی بازاریابی شامل قسمت‌های تجزیه و تحلیل، تجزیه و تحلیل بازار، نگاهی به‌خود و رقبا، کانال‌های توزیع، آمیزه‌ی اولیه‌ی بازاریابی و اصلاح و ادامه‌ی تغییرات می باشد. برنامه تا به‌دست آمدن یک استراتژی هماهنگ ترتیب موارد بالا را می‌توان براساس نیاز و تجربه تغییر داد. این نظم را خواسته‌های شخصی و یا عوامل موجود تعیین می‌کند(عیدی،1384).
بازاریابی در صنعت چرم منحصر به فرد است زیرا مشتریان آن مثل سایر صنایع مستقیم محصول نهایی را به دست مشتری نمی رسانند، از آنجاییکه صنعت چرم یک صنعت تبدیلی می باشد و بعد از تولید چرم به محصول های دیگری تبدیل می شود باید از نظر بازاریابی تمهیدات خاص صنعت نیز رعایت شود.

واحد های تولیدی چرم باید از طریق تلاش های بازاریابی فرآورده خود را تبلیغ کرده و آنها را به خریداران بفروشند. گرایش واحدهای تولیدی چرم بر این است که بازاریابی را به جای شناخت نقش بازاریابی به عنوان رسالت سازمان و بر اساس تجارب خویش تعریف کنند برای نمونه پاره ای از مدیران واحدهای تولیدی ممکن است بازاریابی را به عنوان فروش چرم و خدمات برای کسب منافع توصیف کنند. بازاریابی وظیفه ای پیچیده و بازاریابی در صنعت چرم از آن هم پیچیده تر است زیرا چرم ویژگی های خاصی دارد که باعث منحصر به فرد بودن بازاریابی در صنعت چرم می شود.

پیشنهاد
مفهوم بازار و بازاریابی یکی از مقولات مهم و ارزشمندی است که در حیطه مباحث اقتصاد خرید مطرح می شود و اگر بدرستی به آن بنگریم، بیشترین مشکلات و ناکامیهای اقتصادی صنعت چرم ریشه در سطحی نگری در این بخش دارد. تلقی سطحی و توجه نکردن به مقوله بازار و مفاهیم مرتبط با آن، نداشتن درک ساختار بازاری و ضعف در شناسایی تعاملات رفتاری کنش گران و کنش پذیران بازار، موجب شده است تا همچنان تراژدی تلخ موفق نبودن صنعت چرم در بازار فروش تداوم یابد. با بررسی عمیق در مشکلات بازاریابی در صنعت چرم، رفع کامل موانع ساختاری به دلیل نقش پررنگ برخی از عوامل درون زا و برونزا به سادگی و یا لااقل در کوتاه مدت ممکن نیست، اما با فرهنگ سازی مناسب می‌توان این مسیر را هموارتر کرد. برگزاری همایش و سمینارهای تخصصی از طرف اتحادیه و شهرک چرمشهر با همکاری مشترک دانشگاههای معتبر داخلی در بخش اقتصاد، برگزاری دوره‌های آموزشی تخصصی مناسب برای مدیران واحدهای تولیدی جهت انتشار روشهای نوین و کاربردی انجام مطالعات بازار، حمایت از ایجاد نهادهای تخصصی در اتحادیه و شهرک چرمشهر برای انجام مطالعات بازار و دادن اطلاعات بدست آمده به مدیران واحدهای تولیدی در چرمشهر و لزوم توجه به شناسایی اولویتهای مناسب سرمایه‌گذاری و انجام کامل مراحل مطالعاتی قبل از سرمایه‌گذاری و غیره، می‌تواند در رفع تنگناها و موانع ساختاری بازار چرم گامی اساسی تلقی شود.

منابع و مأخذ
رادينگ، الن (1383)، مديريت دانش. ترجمه دكتر محمد حسين لطيفي. تهران: انتشارات سمت.چاپ اول.
رجایی پور، سعید، و حمید رحیمی (1387)، بررسی رابطه بین فرایند تبدیل مدیریت دانش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان. پژوهشنامه¬ی مدیریت (31): 76-59.
رفعتى شالدهى، حسن، رضا حسنوي، فرید به¬آذين، و سيد عليرضا بني طباء (1387)، بررسى الگوي مديريت دانش در يك مركز تحقيقاتي نظامى. طب نظامی(10): 252- 237.
زعفريان، رضا، مونا اسماعيل¬زاده، و نساء شفاهي (1387)، ارائه الگوي مديريت دانش در كسب و كار-هاي كوچك و متوسط. توسعه كارآفريني. 1(2): 102-75.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر (1380)، فرآيند مديريت اجرايي، چاپ اول، دانشگاه آزاد اسلامي تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر (1381)، مديريت در ايران، چاپ دوم. كتابفروشي مركز آموزش مديريت دولتي تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر (1382)، مديريت پاياي سازمان، چاپ اول، انتشارات فروزش، تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر (1382)، مديريت ساختار استراتژيك سازمان، چاپ چهارم، دانشگاه آزاد اسلامي تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر (1390)، مديريت پوياي سازمان، چاپ دوم، انتشارات فروزش، تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر(1388)، تدوين برنامه استراتژيك سازمان، چاپ اول، انتشارات فروزش، تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر(1390)، مديريت استراتژيك سازمان، چاپ دوم، انتشارات فروزش، تبريز.
فقهي فرهمند، دكتر ناصر(1390)، مديريت تكنولوژي سازمان، چاپ دوم، انتشارات فروزش، تبريز.
محمدی، محمد (1380)، توانمندسازی نیروی انسانی، فصلنامه مطالعات مدیریت، شماره 31 و 32، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
موسوي، عباس (1384)، مديريت دانش. مجله اصلاح و تربيت(46): 23-12.
ابوحمزه، داريوش(1391)، راهكارهاي تامين مالي بخش صنعت، شبكه تحليلگران تكنولوژی ايران، 2676
خمسه، عباس ، علیمرادیان، محیا، مقاله ویژگی و اهمیت مراکز توسعه و نوآوری و مدیریت آنها
البرزی، صدرالله(1385)، مجله گسترش صنعت، شماره 158
عیدی، رامین(1384)، ماهنامه عصر تبلیغات و بازاریابی، انتشارات پویه نگار

ارسال نظر

  • (نمایش داده نخواهد شد)

* فیلدهای الزامی

ما را در جوامع مجازی دنبال کنید!